موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانیپژوهشنامه بازرگانی1735-0794135120090701The Effects of Globalization on Non-oil Exports in Iranاثرات جهانی شدن بر صادرات غیر نفتی ایران12413771FAحمید ابریشمیاستاد دانشکده اقتصاد دانشگاه تهرانابراهیم گرجیدانشیار دانشکده اقتصاد دانشگاه تهرانمهدی احراریپژوهشگر اقتصادی دانشکده اقتصاد دانشگاه تهرانفرزانه نجفیانکارشناس ارشد اقتصادJournal Article20150722This study investigates the impact of globalization on non-oil exports in Iran based on monetary and non-monetary factors through application of GMDH neural network model, as a tool with high ability for tracing and indicating complex nonlinear trends, especially when limited number of observations are available. The research has used International Trade Integration criteria and trade openness index as indices of globalization. The findings of this research illustrate that the impact of the growth of the world income and the growth of imported capital goods on non-oil exports in Iran is more important than the effect of other factors in globalization process. Furthermore, this study concludes the growth of GDP as an internal factor has a significantly major effect on increasing non-oil exports.در مقاله حاضر سع ی شده، تأث یر جهان ی شدن در کنار عوامل ق یمت ی و غیرقیمت ی بر به عنوان ابزاری با قابلیت بالا در GMDH صادرات غیرنفتی ایران با استفاده از شبکه عصب ی مسیریابی و تشخیص روندهای غیرخطی پیچیده، بخصوص با تعداد مشاهدات محدود، مورد و شاخص باز بودن تجاری (ITI) بررسی و اقع شود . همچنین از مع یار ادغام تجارت ب ین الملل به عنوان شاخص جهانی شدن استفاده شده است. OPENOX نتایج مطالعه نشان می دهد که شاخص های جهانی شدن، رشد درآمد جهانی و رشد واردات کالاهای سرمایه ای به عنوان متغیر های برون سیستمی، تأثیر به مراتب بیشتری بر رشد صادرات غیر نفتی نسبت به سایر متغیرها ‐ به خصوص متغیرهای درون سیستمی ‐ دارند . ضمن اینکه رشد تولید حقیقی به عنوان مهمترین عامل درون سیستمی، نقش تعیین کننده ای در رشد صادرات غیر نفتی ایفا می کندhttps://pajooheshnameh.itsr.ir/article_13771_4ed2ac2893320fa197686ee127f16b91.pdfموسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانیپژوهشنامه بازرگانی1735-0794135120090701The Consumers' Right of Safetyحق مصرف کنندگان در برخورداری از محصولات ایمن255813772FAمرتضی عادلاستادیار دانشکده حقوق و علوم سیاسی و رئیس موسسه حقوق تطبیقی دانشگاه تهرانبهنام غفاری فارسانیدانشجوی دکتری حقوق خصوصی دانشگاه تهران و پژوهشگر موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانیJournal Article20150722Safety of consumer goods is an important part of consumer protection laws all over the world. The importance of this subject is so immense that some have counted the right of consumers to have safe products as “fundamental” and “part of human rights”. This subject has been considered important both in international and national levels. United Nations and European Union are the pioneers of international legislation on consumer safety and product safety. In national levels, western countries have done more in comparison with eastern countries to provide adequate legislations in consumer and product safety. This article aims to provide a thorough investigation of the subject in both international and national levels. It also tries to specifically investigate Iran laws to find out if any legislation is in place and if any further enactment to bring the country's legislation in line with the developments in the field is needed.وجود کالاهای ایمن در بازار هر کشور، لازمه سلامت و رفاه عمومی شهروندان آن کشور است، لذا حق ایمنی و برخورداری از محصولات ایمن در زمره حقوق بشر و حقوق بنیادین هر مصرف کننده به شمار می رود. نظر به اهمیت فوق العاده حق ایمنی، در قوانین حمایت از مصرف کنندة عمده کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه توجه ویژه ای ب ه این حق شده و تمهیدات مختلفی برای تضمین رعایت آن از سوی عرضه کنندگان ‐اعم از تولیدکننده و توزیع کننده‐ پیش بینی گردیده است . در سطح بین المللی نیز ب ه ویژه در اتحادیه اروپا، اهتمام فراوانی برای تحقق این منظور صورت پذیرفته است . با این همه، وضع در کشور ما تا حدی متفاوت است و مقررات موجود به هیچ وجه وافی به مقصود نمی باشند . در این مقاله کوشش شده است تا با بررسی ضرورت حمایت از این حق و مطالعه تطبیقی قوانین برخی از کشورها، نواقص مهم قانونی کشورمان روشن و پیشنهادات لازم جهت لحاظ داشتن در "لایحه حمایت از حقوق مصرف کنندگان" به مقنن ارایه گردد.https://pajooheshnameh.itsr.ir/article_13772_3eb70d66e26f2bcc4a60aff70eb847ce.pdfموسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانیپژوهشنامه بازرگانی1735-0794135120090701Iran's Saffron: Export Capacity and Target Marketsظرفیت های صادراتی و بازارهای هدف زعفران ایران599513773FAزورار پرمهعضو هیات علمی موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانیمیرعبداله حسینیعضو هیات علمی موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی0009-0004-5521-9226احمد نبی زادهکارشناسی ارشد مدیریت مالی دانشگاه تهرانحمیدرضا محبیکارشناس پژوهشی موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانیJournal Article20150722Due to increased production of saffron, Iran has been looking for new export markets during recent years. However, a persistent question has been which countries are suitable for export and what criteria are to be employed to recognize those countries. Thus, this article tries to estimate the "Iran's export capacity for saffron" and recognize "its target markets" for 2002- 06. The results are as follows: Fifty countries import saffron, but only 12 countries including, inter alia, the United States, France, Japan and Saudi Arabia are major importers thereof. Major importers of Iran's saffron are the United Arab Emirates, Spain, Italy, Saudi Arabia, France and Sweden. Iran's maximum export potential index for saffron suggest that 12 countries including Spain, Italy, the United States, Sweden, France, Saudi Arabia, Switzerland, Japan, Thailand, Australia, Argentina and Germany have most import potential for Iran's saffron. By virtue of idle import potential index for Iran's saffron in absolute terms (million dollars) during 2002- 06, the United States, Japan, Sweden and the United Kingdom emerge as the best target markets for Iran's saffron. According to the same index in relative terms (percent), the best target markets for Iran's saffron are the United States, Hong Kong, Belgium, Singapore, Japan, Canada, Australia, Netherlands, the United Kingdom, Argentina, Norway and Italy with over 50 percent of their import potential being idle. Using eight criteria examined in the article reveals that countries such as the United States, Japan, Canada, Australia, Netherlands, the United Kingdom, Argentina, Norway, Belgium and Italy are among the most important target markets for Iran's saffron.افزایش مناسب تولید و تولید برای صادرات زعفران در سال های اخیر سبب شده که کشور به دنبال بازارهای جدید صادراتی باشد . اما همواره این پرسش مطرح است که این صادرات به چه کشورهایی صورت گیرد و چه معیارهایی تعیین کننده این کشورها هستند؟ مقاله حاضر با دو هدف برآورد ظرفیت زعفران صادراتی ایران و شناسایی بازارهای هدف آن ۲۰۰۲ تدوین شده است. نتایج گویای آن است که : ‐ برای سال های ۶ از ۵۰ کشور تقاضاکننده زعفران در بازار جهانی، تنها ۱۲ کشور از جمله آمریکا، فرانسه، ژاپن و عربستان سعودی تقاضای واردات بالایی دارند . حال آن که، در بازار صادر ات زعفران ایران، شش کشور اصلی متقاضی واردات، امارات، اسپانیا، ایتالیا، عربستان سعودی، فرانسه و سوئد هستند . محاسبه شاخص حداکثر پتانسیل صادراتی زعفران ایران نشان می دهد ۱۲ کشور اسپانیا، ایتالیا، آمریکا، سوئد، فرانسه، عربستان سعودی، سوئیس، ژاپن، تایلند، استرا لیا، آرژانتین و آلمان بیشترین پتانسیل وارداتی زعفران از ایران دارند . بر اساس شاخص پتانسیل وارداتی استفاده نشده زعفران کشورهای جهان از ایران به صورت مطلق (میلیون دلار ) برایکل دوره، چهار کشور آمریکا، ژاپن، سوئد و انگلیس در اولویت بازارهای هدف زعفران ایران ق رار دارند . همین طور، بر اساس شاخص درصد استفاده نشده از پتانسیل وارداتی کشورها از ایران به صورت نسبی (درصد ) کشورهای اصلی متقاضی واردات زعفران از ایران، آمریکا، هنگ کنگ، بلژیک، سنگاپور، ژاپن، کانادا، استرالیا، هلند، انگلیس، آرژانتین، نروژ و ایتالیا با بیش از ۵۰ درصد استفاده نشده از پتانسیل وارداتی از ایران در شناسایی بازارهای هدف در اولویت قراردارند . بررسی و شناسایی بازارهای هدف بر اساس معیارهای هشت گانه مورد بررسی در مقاله بیانگر آن است کشورهایی نظیر آمریکا، ژاپن، کانادا، استرالیا، هلند، انگلیس، آرژانتین، نر وژ، بلژیک و ایتالیا در زمره مهمترین بازارهای هدف صادراتی زعفران ایران هستندhttps://pajooheshnameh.itsr.ir/article_13773_fcdcbe5160cad802bd34479f7af63c82.pdfموسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانیپژوهشنامه بازرگانی1735-0794135120090701Dynamic of Consumer Behaviour in Urban Areas of the Country
and Isfahan, an Application of Almost Ideal Demand Systemتحلیل رفتار پویای مصرفی مناطق شهری کل کشور و استان اصفهان:کاربرد دستگاه تقاضای تقریباً ایده آل9712113774FAهمایون رنجبراستادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگانعباس شهریورکارشناس ارشدعلی خرمروزکارشناس ارشد اقتصادJournal Article20150722Survey analysis of consumers' behavior of allocating limited income to the purchase of different goods and services is one of the important topics in economics, which is used in economic decision making. In doing economic studies, different methods can be used. In recent years in order to study the sensitivity of commodities prices and the variation of real income, a great attention was given to almost ideal demand system model. In this research, our main objective was to estimate demand function and analysis of consumer behavior in various urban regains of Isfahan province and average of the coun try in the period (1979- 2005), we applied the same technique in compound with habit formation. The results of statistical analysis show that after the Iran-Iraq war period the cost share of the nonfood expenditure in the constant price of year 2005 were be 1.7 and 3 times the cost share of food expenditure in average of the country and Isfahan province respectively. This indicates that in this period the economic welfare was increasing especially in Isfahan province Accordingly to the results of Wald Test, homogeneity and symmetry hypotheses are rejected and habit formation is affected on consumers demand. The signs of price elasticities were as expected for all commodity categories. The estimated income elasticities indicate that in the Isfahan province the “food” and “wear &shoes” and in the average of the country the “food” and “housing & fuel” categories are considered as necessity and other categories are considered luxuryبررسی و تحلیل رفتار مصرفی خانوارها از جهت چگونگی تخصیص درآمد محدود به کالاها و خدمات مختلف، یکی از مباحث مهم علم اقتصاد به شمار می رود. به همین جهت در اکثر کشورها ب رای اتخاذ تصمیمات اقتصادی مناسب و به نفع رفاه جا معه، شناخت ترجیحات مصرفی و پیش بینی نیازهای آینده مصرف کنندگان جهت سیاستگذاری و برنامه ریزی، چنین مطالعاتی انجام می پذیرد. در سال های اخیر به منظور مطالعه حساسیت قیمتی کالاها و هم چنین تغییرات درآمد واقعی، توجه به الگوی دستگاه تقاضای تقریباً ایده آل بیشتر شده است . در پژوهش حاضر که هدف اصلی آن، برآورد تابع تقاضا و تحلیل ۱۳۵۸ ) و مقایسه آن با ‐ رفتار مصرفی خانوارهای مناطق شهری استان اصفهان در دوره ( ۸۴ کل کشور با فرض وجود عادات مصرفی در رفتار خانوار می باشد نیز از همین روش استفاده شده است. نتایج آماری تحلیل دا ده ها نشان می دهد که سهم هزینه های مصرفی غیرخوراکی نسبت به خوراکی در طول دوره بعد از دفاع مقدس به قیمت های ثابت سال ۱۳۸۴ در بینخانوارهای شهری کل کشور و استان اصفهان به ترتیب حدود ۷ حاکی از افزایش رفاه اقتصادی به خصوص در مناطق شهری ا ستان اصفهان طی این دوره می باشد از طرف دیگر نتایج برآوردی الگوی تقاضای خانوار در هر دو جامعه آماری بیانگر رد فرضیه همگنی و تقارن طبق آزمون والد و دال بر وجود عادات مصرفی در تقاضای خانوارها می باشد. کشش قیمتی خودی تقاضا برای کلیه گروهها دارای علامت مور د انتظار بوده است. کشش درآمدی محاسبه شده برای استان اصفهان نشان از آن دارد که گروه خوراکیها، پوشاک و کفش و برای کل کشور گروه خوراکیها و مسکن و سوخت کالاهای ضروری محسوب می شود و سایر گروههای مورد بررسی نیز کالاهایی نرمال و لوکس می باشند.https://pajooheshnameh.itsr.ir/article_13774_3f11a9b5cc1255628c625c737149419a.pdfموسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانیپژوهشنامه بازرگانی1735-0794135120090701Factors Affecting Supply Chain Agilityبررسی مؤلفه های تأثیرگذار بر زنجیره تأمین چابک و طراحی مدل مفهومی مدیریت زنجیره تامین چابک12116113775FAحسام زندحسامیعضو هیات علمی دانشگاه آزاد قزوینعلی رجبزادهعضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرسعباس طلوعیعضو هیات علمی دانشگاه تهرانJournal Article20150722In a constantly changing global competitive environment, an organization’s supply chain agility directly impacts its ability to produce, and deliver innovative products to their customers in a timely and cost effective manner. While the beneficial impact of supply chain agility is generally acknowledged, very little research exists to date addressing how an organization can achieve supply chain agility. This study first presents a framework of a process based organization’s supply chain agility, and then establishes the key factors that determine the agility attributes of the four critical processes of the supply chain—new product development, sourcing, manufacturing, and delivery. In developing model SCOR model and other models are used. Using empirical data, we develop agility scales related to our supply chain agility model, and then test the model. In this process 4 main supply chain processes transform to 3 processes (new product development, delivery management and sourcing & manufacturing management). Using structural equation modeling (SEM) we show that supply chain agility of a firm is directly and positively impacted by the degree of new product development and sourcing & manufacturing management supply chain process agility; while it is indirectly impacted by the delivery management process. The finding of this paper can be used as an idea for designing organization and efforts for getting theoretical and empirical feedback.طی سال های اخیر، مفاهیم متعددی برای تغییر سازمانی ارائه شده است که فر آیندهای کسب و کار را به عنوان مبنای مفهومی برای طراحی سازمان مورد توجه قرار می دهند . نگرش فرآیندی و فرآیند محوری از مهم ترین ویژگی هایی است که سازم ان های پیشرو باید داشته باشند . استقبال از تغییر و دگرگونی، بر این فرض اولیه مبتنی هستند که سازمان ها باید مجدداً بر وظیفه اصلی خود، یعنی تأمین نیازهای مشتریان تمرکز کنند. موفقیت در بکارگیری فر آیندهای سازمانی به جای اجزای ساختاری سازمان ها در این پژوهش موج ب شد تا محقق ین در صدد ارائه مدلی فرایندی جهت دستیابی به زنجیره تأمین چابک برآیند. در این پژوهش در ابتدا مبانی نظری پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است و و دیگر مدل ها SCOR اقدام به طراحی مدلی برای تدوین مؤلفه های چابکی بر اساس مدل صورت گرفته و در آن توسعه محصول ROR شده است . مدل پیشنهادی بر اساس مدل _جدید (به عنوان یک مؤلفه اصلی ) نیز مدنظر قرار گرفته است . مدل ارائه شده پس از تایید خبرگان صنعت و دانشگاه، مورد آزمایش صنعت قرار گرفت . با توجه به یافته های تحلیل عاملی عوامل جدیدی در خصوص طبقه بندی فرآیندها ایجاد شد و بر اساس طبقه بندی جدید مدل مورد آزمون قرار گرفت و نشان داده شد که توسعه ی محصول جدید و مدیریت تأمین و تولید بطور مستقیم و غیرمستقیم و مدیریت تحویل تنها بطور غیر مستقیم بر چابکی زنجیره تأمین اثر دارند. با وجود این، لازم به ذکر است که یافته های این مقاله ب اید به عنوان یک ایده دوراندیشانه در مورد چگونگی طراحی سازمان ها بر مبنای فر آیند و تلاش برای دریافت بازخورد تجربی و نظری که عملی بودن ایده ارائه شده را مدنظر قرار می دهد، مورد توجه قرار گیردhttps://pajooheshnameh.itsr.ir/article_13775_c0c9ae20babd71537101115e83d13a1f.pdfموسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانیپژوهشنامه بازرگانی1735-0794135120090701The Potentials of Trade Diversion and Trade Creation in Bilateral
PTA`s of Iran
(The Case of Syria, Turkey and Indonesia)پتانسیل های ایجاد و انحراف تجارت در تجارت ترجیحی دوجانبه ایران (مطالعه موردی سوریه، ترکیه و اندونزی)16319713776FAسید مهدی ناصرپژوهشگر دفتر نمایندگی تامالاختیار تجاریمیترا نصیریپژوهشگر دفتر نمایندگی تامالاختیار تجاریJournal Article20150722Bilateral preferential trade agreements (PTA`s) are important tools for trade promotion. Despite the role of multilateral trading system (as materialized in WTO) bilateral trade agreements continue to be an international trade policy tool. Before a bilateral trade agreement is signed choosing the partners and negotiating the agreement are two essential steps. Trade promotion depends on how these previous stages including the analytical study on selecting among the potential partners is accomplished. So far Iran has had little practical experience in application of policy tools in its trade policy and its effects on trade, the methodology applied in this study serves as a preliminary theoretical tool to compare three potential parties . The applied method selects and ranks them according to their potentials in terms of trade creation and trade diversion. Michaely method is applied to compare Indonesia, Turkey and Syria in terms of potentials of trade diversion and trade creation as parties to PTA with Iran. The results of the study indicates that an agreement between Iran and Indonesia is more relevant than agreements with Turkey and Syria, who are respectively next in potential partners rankingورود به موافقت نامه های تجارت ترجیحی به صورت دوجانبه، یکی از ابزارهای متنوعی است که کشورها برای توسعه تجارت خود از آن استفاده می نمایند. اگر چه در حال حاضر نظام تجارت چندجانبه در قالب سازمان جهانی تجارت ، تا حدود زیادی به گسترش تجارت کمک می نماید، لیکن موافقت نامه های دوجانبه کماکان به عنوان ابزار سیاست تجاری اهمیت خود را حفظ کرده اند. اقتصاد ایران در استفاده از این ابزار سیاستی در ابتدای راه قرار دارد و تجربه چندان قابل استناد و اعتنایی در زمینه تأثیرات این موافقت نامه ها ندارد. امضای یک موافقت نامه تجارت ترجیحی و اجرایی شدن آن، مستلزم آن است که پیش تر، مراحل چند ی طی شده باشد، ازجمله انتخاب طرف موافقت نامه و نیز مذاکره تجار ی. بدیهی است موفقیت ابزار موافقت نامه ها ی دوجانبه ترجیحی در گسترش تجارت، ارتباط مست قیم با نحوه به انجام رساندن مراحل قبلی آن، ازجمله انتخاب طرف موافقت نامه، دارد . با انتخاب صحیح و مبتنیبر اصول علمی طرفها ی مذاکره، امکان حصول به نتایج مورد انتظار در زمینه گسترش تجارت افزایش می یابد. در این مطالعه برآنیم تا با ارائه یک متدولوژی برای بررس ی های اولیه انتخاب کشورها جهت عقد موافقت نامه، فرایند انتخاب طرفهای موافقت نامه را بر اصول علمی مبتنی نماییم . بدین منظور با استفاده از روش ارائه شده توسط مایکلی موافقت نامه تجارت ترجیحی ایران با سه کشور اندونزی، سوریه و ترکیه را از جهت پتانسیل های ایجاد و انحراف تجارت با یکدیگر مقایسه و آنها را رتبه بندی کرده ایم. نتایج بررسی نشان داد که از میان سه کشور سوریه، ترکیه و اندونز ی به عنوان طرفها ی احتمالی تجارت ترجیحی با جمهور ی اسلامی ایران، تجارت ترجیحی با اندونز ی هم ازحیث پتانسیل ایجاد تجارت و هم از نظر پتانسیل انحراف تجارت، می تواند موافقت نامه ای تأثیرگذار تر باشد . کشورها ی ترکیه و سوریه ازنظر پتانسیل ها ی یادشده در رتبه ها ی بعد ی قرار دارند.https://pajooheshnameh.itsr.ir/article_13776_347435ce5192dba92ba02b49e4775d92.pdfموسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانیپژوهشنامه بازرگانی1735-0794135120090701Identifying and Prioritizing Risk Factors in Customer
Relationship Project in Iranشناسایی و الویت بندی فاکتورهای ریسک پیاده سازی پروژه مدیریت ارتباط با مشتری در ایران19924013777FAعباس کرامتیاستادیار گروه مهندسی صنایع دانشکده فنی دانشگاه تهرانهانیه مشکیفارع التحصیل MBA دانشگاه تهرانسلمان نظریشیرکوهیدانشجوی کارشناس ارشد مهندسی صنایع دانشگاه تهرانJournal Article20150722This paper, with reviewing 23 key papers published between 2001 and 2007, and by extracting and gathering of risk factors in the literature has developed a checklist includ ing 25 risk factors of customer relationship management (RCM) projects. It then reviews all kinds of classifications in key factors of success or failure in CRM literature and chooses the best classification, and presents new framework of risk factors of CRM project by placing the extracted risk factors in this classification. Because of hierarchal of proposed framework and multi dimensions nature of risk, Fuzzy Analytical Hierarchy Process (FAHP) is used to prioritize based on active project managers' judgments as experts in organizations which service, consult, and sell CRM software in Iran. In Iranian organizations based on experts' judgments the risk factors in the first life cycle phases of CRM such as "changes in the stakeholders and top management, "and "managers" incorrect cognition of CRM and its operational and strategic benefits" become the most important risk factors in CRM projects in 2008. The risk factors in the next life cycle phases of CRM like general factors of classification "dynamic assessment and monitoring' have the lowest priority.این مقاله با مرور ۲۳ مقاله کلیدی منتشر شده در فاصله زمانی سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۸ و استخراج وجم ع بندی فاکتورهای ریسک موجود در ادبیات مذکور، لیستی مشتمل بر ۲۵ فاکتور ریسک پروژه مدیریت ارتباط با مشتری را فراهم آور ده است . سپس با مرور انواع دسته بندی های عوامل کلیدی موفقیت / شکست موجود در ادبیات مدیریت ارتباط با مشتری، مناسبترین دسته بندی را انتخاب نموده و با گنجاندن فاکتورهای ریسک استخراج شده در آن، چارچوب جدیدی از فاکتورهای ریسک پروژه مدیریت ارتباط با مشتری ارائه نموده است . بدلیل ساختار سلسله مراتبی چارچوب پیشنهادی و ماهیت چند بعدی ریسک، از تجزیه و تحلیل سلسله مراتبی فازی برای الویت بندی فاکتورهای ریسک بر اساس نظر مدیران پروژه فعال در سازمانهای ارائه دهنده خدمات آموزش، مشاوره و فروش نرم افزار مدیریت ارتباط بمشتری در ایران به عنوان خبره استفاده شده است . بر اساس نظر خبرگان، در سازمانهای ایرانی فاکتورهای ریسک مطرح در اولین فازهای چرخه عمر مدیریت ارتباط با مشتری، از جمله "تغییر در مالکان و مدیران ارشد سازمان " و " شناخت نادرست مدیران از مدیریت ارتباط با مشتری و مزایای عملیاتی و استراتژیک آن " مهمترین فاکتورهای ریسک پروژه مدیریت ارتباط با مشتری در سال ۱۳۸۷ بوده است . فاکتورهای ریسک مطرح در فازهای بعدی چرخه عمر م دیریت ارتباط با مشتری، از جمله فاکتورهای دسته بندی کلی " ارزیابی و نظارت پویا " در پایین ترین الویت جای دارند.https://pajooheshnameh.itsr.ir/article_13777_99005dec9eec0a94158ee3991c4996c0.pdfموسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانیپژوهشنامه بازرگانی1735-0794135120090701Fuzzy Marketing Mix Modeling (A Case Study of Automobile
Battery Industry)مدلسازی آمیخته بازاریابی فازی (مطالعه موردی صنعت باطری خودروهای شخصی)24127713778FAسیدحمید خدادادحسینیدانشیار گروه مدیریت دانشگاه تربیتمدرسمهران رضوانیدانشجوی دکتری بازاریابی بینالملل دانشگاه تربیت مدرسJournal Article20150722Designing and developing an effective marketing mix is an important issue for marketing planners who wish to achieve a sustainable competitive advantage particularly in the field of durable consumption goods with a seasonal supply and demand. Hence, to enjoy a coherent and dynamic mix, it would be an effective strategy to decide on the evaluation of every component of the marketing mix and to study the ways these components will interact to respond to the environmental changes. The main purpose of this paper is to determine the share and value of each of the underlying variables in the marketing mix in accordance with the marketing goals and strategies of a firm. The review of earlier studies indicate that the marketing mix component such as competitor’s price, competitor’s quality, competition intensity, sales forecast, and customers’ satisfaction level have been mainly stochastic, dynamic, vague, imprecise, qualitative or intangible that require approaches coherent with the innate nature of these variables. However, in most of the current models, the issue of designing a mix with structured approach and in a time-series framework has been handled without paying enough attention to the data nature and humane judgments, and the impact of the input variables on output variables. In the meantime, this paper tries to compensate for the aforementioned shortcoming by employing a fuzzy approach in modeling, reliance on the actual performance data, and analysis of the experts’ views.از جم له مسایل پیش روی برنامه ریزان بازاریابی جهت نیل به مزیت رقابتی پایدار ، به ویژه در حوزة محصولات مصرفی با دوام با گستره عرضه و تقاضای فصلی، طراحی و توسعه آمیخته اثربخش بازاریابی است . بدین ترتیب به منظور برخورداری از آمیخته ای منسجم و پویا، تصمیم گیری در مورد تعیین ارزش هر یک از عناصر آمیخته و شیوه تعامل عناصر با یکدیگر جهت پاسخ گویی به تغییرات محیطی راهبرد مؤثری خواهد بود. هدف اصلی تحقیق حاضر تعیین ارزش و سهم هریک از متغیرهای مؤثر در آمیخته بازاریابی متناسب با اهداف و استراتژی های بازاریابی بنگاه است . بررسی پیشینه تحقیقات انجام گرفته رایج حاکی از آن ا ست که عناصر تشکیل دهنده آمیخته بازاریابی ‐از جمله قیمت رقبا، کیفیت محصولات رقبا، ماهیت رقابت، پیش بینی فروش، سطح رضایتمندی مشتریان‐ عمدتاً تصادفی، پویا، مبهم، نادقیق، کیفی و یا نامشهود بوده و فهم آنها نیازمندبهره گیری از رویکردهایی است که با ماهیت ذاتی این نوع متغیرها سنخیت و همخوانی داشته باشد . حال آنکه در اکثر مدل های رایج، مساله طراحی آمیخته با رهیافتی ساختاریافته و در قالب داده های سری زمانی فارغ از توجه به ماهیت داده ها و قضاوت های انسانی و نیز عدم توجه به نو ع و میزان اثرگذاری متغیرهای ورودی بر متغیرهای خروجی صورت گرفته است . لیکن در این تحقیق با بکارگیری رویکرد فازی در مدلسازی، اتکاء به داده های واقعی عملکرد و تحلیل آراء خبرگان؛ خلاء یاد شده تا اندازه زیادی مرتفع شده است. بدین ترتیب مقاله حاضر با بررسی انتقا دات وارده به چارچوب های مختلف آمیخته بازاریابی از دو منظر محتوایی و فرایندی، تبیین روش های مختلف تعیین عناصر تشکیل دهنده آمیخته و آنگاه طراحی و بسط مدل پیشنهادی متناسب با یک نام تجاری و یک خط محصول متمایز‐ و نه در سطح کل بنگاه ‐ نشان می دهد که شیوه جدید بکا ر گرفته شده تناسب بیشتری با فضای نوین کسب وکار و استراتژیهای بازاریابی بنگاه دارد.https://pajooheshnameh.itsr.ir/article_13778_d8435062783ecdb76fd0524f55d84060.pdf