2024-03-29T17:45:25Z
https://pajooheshnameh.itsr.ir/?_action=export&rf=summon&issue=5105
Iranian Journal of Trade Studies
1735-0794
1735-0794
1397
22
86
ارائه مدل سرمایهگذاری خطرپذیر استراتژیک برند برای شرکتهای سرمایهگذار خطرپذیر فعال درحوزه تجارت الکترونیک (براساس تئوری مبتنی بر دادهها)
امیر
اخلاصی
مرضیه
انصاری چهارسوقی
نادر
سیدامیری
الزامات دنیای امروز، ضرورت همسویی با دیگر کشورها و نیز کسب موفقیت در بازارهای داخلی و جهانی، شرکتها را وادار میکند تا از توانمندهای موجود در استارتآپها به ویژه استارتآپهای فعال در حوزهی تجارت الکترونیک بهرهمند شوند. با این حال ایجاد مشارکت بین شرکتهای سرمایهگذار خطرپذیر و استارتآپها، نیازمند به کارگیری راهکارهای مدیریتی قوی و صحیحی میباشد. تحقیقات و مدلهای قبلی فرایند سرمایهگذاری VC وCVC، بیشتر فاکتورهای اصلی موثر بر فرآیند شکلگیری سرمایهگذاری خطرپذیر را توسعه دادهاند و تاکنون کمتر در مطالعات به ارائهی یک مدل جامع با همهی جنبههای موثر بر آن و به شکل ویژه در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران توجه شده است. بنابراین این مقاله، با استفاده از روش تحقیق کیفی نظریه مبتنی بر دادهها و به واسطهی مصاحبههای نیمهساختاریافته با مدیران و کارشناسان شرکتهای VC وCVC به منظور شناسایی فاکتورهای موثر بر فرآیند شکلگیری سرمایهگذاری خطرپذیر استراتژیک برند (SBV)، در داخل کشور انجام شده است. یافتههای حاصل از مصاحبهها از طریق 18 فاکتور در داخل شش مقوله مرتبط با پدیدهی اصلی شامل شرایط علی، مقولهی محوری، شرایط زمینهای، شرایط واسطه ای یا مداخله گر، کنش ها و تعاملات و پیامدها نشان داده شده-اند. نتایج این تحقیق، به تمامی ذینفعان فعال موجود در اکوسیستم کمک می کند تا با همکاری یکدیگر زمینه های مناسب برای انجام اقدامات درست در شرکتهای سرمایهگذار خطرپذیر فعال در حوزه تجارت الکترونیک را ایجاد کنند.
Corporate Entrepreneurship / Strategic Brand Venturing / E-Commerce / Corporate Venture Capital
2018
05
22
1
26
https://pajooheshnameh.itsr.ir/article_30505_34aefa17344eb5ed6bb514d9a0c9670d.pdf
Iranian Journal of Trade Studies
1735-0794
1735-0794
1397
22
86
اثرات فسادمالی بر صادرات منطقه ای (مطالعه موردی: کشورهای عضو اکو)
وحید
شقاقی شهری
در سالهای اخیر بحث نقش و مکانیسم اثرگذاری فساد مالی در ممانعت از رشد تجاری بین کشورها و به تبع آن کاهش رشد اقتصادی آنها مورد مطالعه قرار گرفته است. بنا به اهمیت موضوع در مقاله حاضر سعی گردید به این سئوال پاسخ داده شود که «فساد مالی در بین کشورهای عضو اکو چه تاثیری بر حجم و جهتدهی صادرات دوجانبه آنها خواهد داشت». بدین منظور پس از مروری بر مطالعات نظری و تجربی، الگوی تجارت فرامرزی و منطقهای بین کشوری در قالب مدل جاذبه تعمیمیافته مبتنی بر متغیرهای صادرات دوجانبه و فسادمالی معرفی و مدل جاذبه برای 10 کشور عضو سازمان همکاریهای اقتصادی اکو طی دوره زمانی 2014- 2000 برآورد گردید. طبق نتایج برآورد مدل جاذبه، اندازه بازاری کشورهای عضو اکو بر حجم صادرات متقابل افزوده و بالعکس افزایش فاصله بین کشورهای عضو، اثر منفی بر ارزش تجارت دوجانبه کشورهای عضو داشته است. درضمن در راستای پاسخ به سئوال تحقیق نتایج نشان میدهد نقش و تاثیرگذاری فساد مالی بر تجارت منطقهای بین کشورهای عضو اکو یکسان نیست و مبهم است، بطوریکه افزایش میزان فسادمالی کشورهای واردکننده عضو اکو به نفع توسعه صادرات کشورهای ترکیه، آذربایجان، تاجیکستان و افغانستان و به زیان کشورهای قزاقستان، ترکمنستان و قرقیزستان بوده است. همچنین افزایش فساد مالی در کشورهای واردکننده عضو اکو بر صادرات کشورهای ایران، پاکستان و ازبکستان تاثیر معنیدار نداشته و ضریب برآوردی در سطح معنیداری پایین است.
Corruption / Regional Exports / ECO Countries / Gravity Model
2018
05
22
27
64
https://pajooheshnameh.itsr.ir/article_31797_e2390c29c5c6647b9ed48dfd3a5b0e03.pdf
Iranian Journal of Trade Studies
1735-0794
1735-0794
1397
22
86
مطالعه تاثیر شخصیت مشهور حامی بر موفقیت مجتمع های تجاری به واسطه اعتبار برند
علیرضا
بخشی زاده
اسداله
کردنائیج
سیدحمید
خداداد حسینی
پرویز
احمدی
در این مطالعه به بررسی اثر اعتبار شخصیت مشهور حامی بر موفقیت مجتمع های تجاری با توجه به نقش میانجی اعتبار برند پرداخته میشود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و بر اساس روش گردآوری داده ها، پژوهشی توصیفی محسوب می گردد. برای سنجش روایی پرسشنامه از روش روایی تشخیصی (DV) با استفاده از شاخص میانگین واریانس استخراج شده (AVE) و برای تعیین پایایی از آلفای کرونباخ استفاده شد. پژوهشگران ضمن مرور مبانی نظری و با انتخاب اعضای نمونه آماری از بین مشتریان و مراجعین مجتمع تجاری الماس در شهر تهران، فرضیه های پژوهش را با استفاده از روش مدلیابی معادلات ساختاری (SEM) و رگرسیون مورد سنجش قرار دادند. یافتههای تحقیق نشان داد که اعتبار شخصیت مشهور حامی برند اثر مثبت معنیداری بر اعتبار برند و موفقیت مجتمع های تجاری دارد. همچنین اثر اعتبار برند بر موفقیت مجتمع های تجاری نیز به طور مثبتی معنیدار بود. در نهایت یافتههای تحقیق نشان داد که اعتبار برند نقش میانجیگرانه مثبتی بر رابطه میان شخصیت مشهور حامی برند و موفقیت مجتمع های تجاری دارد.
Almas Mall / Brand Credibility / Celebrity Credibility / Mall Success
2018
05
22
65
88
https://pajooheshnameh.itsr.ir/article_31798_c4e77a308bd9e8747f7b049b8a18eb0f.pdf
Iranian Journal of Trade Studies
1735-0794
1735-0794
1397
22
86
ملاحظات اقتصادی و حقوقی در ساخت داخلی تجهیزات صنایع بالادستی نفت کشور با تأکید بر انتقال فناوری در قراردادهای جدید بالادستی نفتی و گازی ایران
عاطفه
تکلیف
علی
فریدزاد
علیرضا
غفاری
بخش تأمین تجهیزات مورد استفاده در بالادستی صنعت نفت کشور، یکی از مهمترین بخشهای این صنعت است که کماکان وابستگی قابل توجهی به خارج دارد. موارد متعددی برای تشریح اهمیت ساخت داخلی تجهیزات نفتی در ایران وجود دارد که تقویت امنیت ملی، انتقال و توسعه فناوری، رشد درونزای اقتصاد ملی و توسعه بازارهای صادراتی از آن جمله هستند. ضمن اینکه توسعه صنعت ساخت تجهیزات نفتی در بخش بالادستی با سیاستهای کلی کشور همراستا میباشد. با بررسی سوابق تاریخی نیز ملاحظه میشود از بدو اعطای امتیازنامهها و انعقاد قراردادهای نفتی با شرکتهای خارجی، لزوم بهکارگیری و توانمندسازی نیروی کار داخلی و تأمین حداکثری تجهیزات صنعت نفت توسط بخشهای مرتبط در کشور، مورد توجه مقامات نفت و تأکید قانونگذار بوده است. در این مطالعه از ملاحظات اقتصادی و حقوقی ساخت داخل تجهیزات صنعت نفت به عنوان چارچوبی برای بررسی قرارداد جدید نفتی ایران موسوم به IPC استفاده شده است. ارزیابی این قراردادها در چارچوب مذکور نشان میدهد که انتقال فناوری در پرتو تأمین نیازهای فناورانه صنعت ساخت تجهیزات نفتی و توانمندسازی سازندگان داخلی تا سطح رعایت اصول اقتصادی بنگاهداری، در قالب قراردادهای جدید نفتی میسر نشده و با اشکالات غیرقابل اصلاحی از جمله انتظار نادرست تأمین نیازهای فناورانه این صنعت از شرکتهای نفتی بینالمللی و ناکارایی این الگوی قراردادی در ارتقای سطح فناوری تولیدکنندگان داخلی تجهیزات هدف مواجه است.
Legal and Economic Indices of Construction Equipment / Upstream Oil Industries /Technology Transfer /Iran Oil Contract
2018
05
22
89
124
https://pajooheshnameh.itsr.ir/article_31799_1a6466103cd031568513e9d36036f892.pdf
Iranian Journal of Trade Studies
1735-0794
1735-0794
1397
22
86
شناسایی و اولویتبندی راهکارهای بکارگیری لجستیک معکوس با استفاده از رویکرد ترکیبی AHP فازی و TOPSIS فازی (مطالعه موردی: شرکت فولاد مبارکه اصفهان)
ویدا
وحیدیان
سید محمدرضا
داودی
لجستیک معکوس یکی از موضوعات چالشبرانگیز در زنجیره تأمین است. اجرای صحیح لجستیک معکوس در سازمانها موجب افزایش درآمد، کاهش هزینههای عملیاتی، کاهش هزینه محصولات معیوب و کاهش آلودگی زیستمحیطی میگردد. جهت اجرای لجستیک معکوس در سازمانها موانعی وجود داشته که این موانع چالشهایی را برای مدیران و سیاستگذاران صنایع ایجاد میکند. هدف پژوهش حاضر، شناسایی و اولویتبندی راهکارهای بکارگیری لجستیک معکوس برای غلبه بر موانع آن در شرکت فولاد مبارکه اصفهان است. جامعه آماری این پژوهش را 30 نفر از متخصصان لجستیک معکوس شرکت فولاد مبارکه تشکیل میدهند. جهت جمعآوری دادهها، ضمن استفاده از ادبیات این حوزه، مصاحبههایی نیز با متخصصان شرکت فولاد مبارکه صورت پذیرفت و در نهایت 51 مانع (زیرمعیار) شناسایی شدند که به ده دسته؛ مدیریتی، استراتژیک، سازمانی، اقتصادی، قانونی، فنی، زیرساختی، مربوط به دانش، مربوط به سیاست و مربوط به بازار تقسیم شده و 30 راهکار برای بکارگیری لجستیک معکوس در این شرکت نیز شناسایی شد. همچنین از پرسشنامه جهت انجام مقایسات زوجی استفاده شده است. سپس چهارچوبی مبتنی بر AHP فازی جهت وزندهی موانع بهعنوان معیار و TOPSIS فازی جهت اولویتبندی راهکارها استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که راهکار "تخصیص منابع مالی کافی" در رتبه اول و پس از آن راهکارهای "تطبیق دادن سیاستها با فرآیندها" و "درک بازیافت محصولات بهعنوان کالاهای منقضی شده" به ترتیب در رتبههای دوم و سوم قرار دارند. راهکار "تأکید بر قوانین زیستمحیطی و مقررات و رویهها" نیز در رتبه آخر قرار دارد.
Reverse Logistics / Fuzzy AHP / Fuzzy TOPSIS / Mobarakeh Steel Company
2018
05
22
125
164
https://pajooheshnameh.itsr.ir/article_31800_25f019e87a04e1384e0af308ef5daa78.pdf
Iranian Journal of Trade Studies
1735-0794
1735-0794
1397
22
86
واکاوی مؤلفه های مؤثر بر عملکرد برند در کارخانجات صنایع غذایی
رضا
رسولی
ایمان
اسفندیارپور
در محیط به شدت رقابتی صنعت موادغذایی حفظ و توسعه سهم بازار نتیجه عملکرد برند است. شناسایی عوامل اثرگذار بر عملکرد برند موضوع مهمی در تصمیمات راهبردی بازاریابی تلقی میشود.این مطالعه با استفاده طرح پژوهش از نوع توصیفی و تحلیلی و از شاخه همبستگی انجام شدداده ها از طریق پرسشنامه 35 سوالی از 56 مدیران کارخانجات صنایع غذایی در شهر اصفهان جمع آوری شد. بر اساس ادبیات تحقیق مدلی برای نشان دادن تأثیر سرمایه های ناملموس بر قابلیت های مدیریت و تاثیر مشتری مداری و بازاریابی داخلی بر بازارگرایی و تاثیر قابلیت های میدیرت و بازارگرایی به عملکرد برند طراحی و با استفاده از نرم افزار پی ال اس(PLS) مورد آزمون قرار گرفت. براساس نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده های پرسشنامه ، مشخص شد که سرمایه انسانی وسرمایه اطلاعاتی اثر مثبتی بر قابلیت های مدیریت دارد و سرمایه ارتباطی و سرمایه سازمانی تاثیری بر قابلیت های مدیریت ندارد. مشتری مداری و بازاریابی داخلی تاثیر مثبت بر بازارگرایی دارد. در نهایت قابلیت های مدیریت برند و بازارگرایی تاثیر مثبتی بر عملکرد برند دارد.
Market Orientation / Food Industry / Performance / Capabilities / Brand Management
2018
05
22
165
188
https://pajooheshnameh.itsr.ir/article_31801_d79a9383c6f865a05e8ea34dc6cd6e79.pdf
Iranian Journal of Trade Studies
1735-0794
1735-0794
1397
22
86
ارائه مدل خرید اقلام امدادی تحت مناقصه معکوس چند شاخصه با بکارگیری رویکرد ترکیبی برنامهریزی ریاضی چندهدفه
رحیم
دباغ
مازیار
خوش سیرت
علی
بزرگیامیری
تأمین اقلام امدادی مورد نیاز در شرایط پس از بحران به دلیل عدم قطعیت تقاضا و شدت وقوع فاجعه، مسألهای زمان-بر و پیچیده است. در این مقاله، با هدف تسهیل عملیات خرید و هماهنگی میان تأمینکنندگان و سازمانهای امدادی، مدلی مبتنی بر مناقصه ارائه شده است. ساختار مناقصه پیشنهادی شامل دو فاز ساخت و ارزیابی است که بترتیب توسط تأمینکنندگان (فروشندگان) و سازمان امدادی (خریدار) مورد بررسی قرار گرفته است. در فاز ساخت مناقصه، یک مدل برنامهریزی ریاضی غیرخطی فازی چند هدفه ارائه شده که ریسک اختلال در مراکز تأمین و توزیع و همچنین عدم قطعیت در پارامترها را در نظر میگیرد. مدل پیشنهادی با استفاده از روش محدودیت اپسیلون تقویت شده حل و بستههای پیشنهادی بهینه تأمینکنندگان شامل حجم، قیمت و زمان تحویل اقلام امدادی تعیین شده است. در فاز ارزیابی مناقصه، برای رتبهبندی تأمینکنندگان از روش پرومتی فازی استفاده شده است. در این مرحله از مناقصه، هر یک از تأمینکنندگان با توجه به بستههای پیشنهادی و سایر معیارهای کیفی، توسط خریدار ارزیابی شده و برنده مناقصه مشخص میشود. در نهایت، به جهت اعتبارسنجی مدل و کاربردپذیری آن مثال عددی ارائه و از جنبههای مختلف تحلیل شده است.
Humanitarian Relief Supply Chains / Relief Items Procurement / Multi-Attribute Reverse Auction / Augmented E-constraint Method / Fuzzy-PROMETHEE
2018
05
22
189
218
https://pajooheshnameh.itsr.ir/article_31437_914f36cf77fa19e903afd127b65dac64.pdf