per
موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی
پژوهشنامه بازرگانی
1735-0794
2676-7767
2016-07-01
20
78
1
28
20749
Research Paper
مکان یابی و تعیین ظرفیت عناصر زنجیره تأمین حلقه بسته
Determining Location and Capacity of Members
in a Closed Loop Supply Chain
سعید کرباسیان
karbasian@ut.ac.ir
1
سید مصطفی رضوی
mrazavi@ut.ac.ir
2
حسین صفری
hsafari@ut.ac.ir
3
دانشجوی دکترای مدیریت تولید و عملیات،دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران، ایران
دانشیار گروه مدیریت صنعتی دانشکده مدیریت،دانشگاه تهران،تهران، ایران
استاد گروه مدیریت صنعتی دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران، تهران، ایران
در دنیای کنونی، بحث بازآوری و استفاده مجدد محصولات مصرفی اهمیت خاصی یافته است؛ از اینرو، مقاله حاضر به بررسی مدیریت زنجیرهتأمین حلقه بسته میپردازد. از آنجاکه زنجیرهتأمین حلقه بسته نهتنها جریان رو به جلو را در برمیگیرد، بلکه شامل جریان معکوس نیز میشود؛ لذا، شرکتهایی در ارتباط با زنجیرهتأمین حلقه بسته خود موفق هستند که بین زنجیره معکوس و زنجیره رو به جلو هماهنگی و یکپارچگی بهوجود آورند. در تحقیق حاضر پس از بررسی ادبیات موضوع، مدل جامعتری نسبت به کارهای گذشته ارائه شده است، زیرا مدلهای قبلی در ارتباط با در نظر گرفتن محدود اعضا و اهداف ضعیف بودند. همچنین، مدلهای اندکی با توجه به فضای عدم قطعیت ارائه شدهاند. مدل ارائهشده تمام جریانهای مرتبط با جریان قطعات، مجموعهها، محصول برگشتی را دربرگرفته و همچنین، با در نظر گرفتن چهار هدف فازی که در آن موارد کمّی و کیفی حضور دارند، میکوشد اختیارات تصمیمگیرنده را افزایش دهد. از دیگر تمایزهای مدل حاضر آن است که تمام حالتهای برگشتی از مشتریان در نظر گرفته شده است. در پایان، برای بررسی مدل، بازیافت باتری خودرو جهت احداث مراکز زنجیره تأمین حلقه بسته در دوره زمانی 10 ساله بهعنوان مطالعه موردی انتخاب شده که نتایج آن، به دلیل توجه همزمان به تمام اهداف سودآوری، اثرات محیطزیست، انتخاب مراکز برتر و زمان تحویل، مورد تأیید خبرگان قرار گرفته است.
Reusing, recycling and recovering parts and materials have recently gained a lot of attentions. This paper deals with a closed-loop supply chain management. After literature review, a comprehensive model which avoids their short comings is presented. Then, to evalute the model, car battey recycling center with a closed-loop supply chain with a ten years period was chosen as a case study. The results were approved by experts.
https://pajooheshnameh.itsr.ir/article_20749_4f8df81c37d4bdbaf62c5652a56e7af9.pdf
زنجیره تأمین حلقه بسته / صنعت باتری خودرو / برنامهریزی ریاضی چند هدفه فازی
Closed Loop Supply Chain / Automotive Battery Industry / Fuzzy Multi-Objective Programming
per
موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی
پژوهشنامه بازرگانی
1735-0794
2676-7767
2016-07-01
20
78
29
60
20750
Research Paper
بررسی تأثیر متغیرهای کلان اقتصادی بر ارزش افزوده زیربخشهای صنعت با استفاده از رهیافت اقتصادسنجی
The Effects of Macroeconomic Variables on
Industry Sub Sectors Value Added: An Econometrics Approach
وحید برادران
v_baradaran@iau-tnb.ac.ir
1
سیدحمید محمدی
2
استادیار، گروه مهندسی صنایع، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال، ایران
کارشناس ارشد مهندس صنایع،دانشگاه آزاد اسلامی،واحد تهران شمال،ایران
تاکنون تحقیقات متنوعی پیرامون متغیرهای اثرگذار بر ارزش افزوده صنعت و میزان تأثیرگذاری آنها انجام شده است و با توجه به اهمیت موضوع در سیاستگذاریها و امکان اثرگذاری قابلتوجه این متغیر بر زیربخشهای صنعت کشور و همچنین، شرایط فعلی نهچندان مناسب این بخش تأثیرگذار، این مطالعه به بررسی تأثیر دو عامل کلان تورم و نرخ ارز واقعی بر ارزش افزوده بخش صنعت میپردازد. به این منظور، با بررسی ادبیات تحقیق و درنظرگرفتن واقعیتهای بخش صنعت کشور، عوامل مؤثر بر ارزش افزوده صنایع داخلی شناسایی شده و مدل سیستمی با استفاده از روابط سهگانه ارزش افزوده بخش صنعت، صادرات صنعتی و واردات مواد اولیه تشکیل و با استفاده از دستگاه معادلات همزمان و دادههای پانلی برآورد شده است. همچنین، در این پژوهش از دادههای نُه زیربخش اصلی صنعت کشور استفاده شده و روند تغییر متغیرهای مورد اشاره در بازه زمانی 1370 تا 1390 بررسی شده است. براساس نتایج بهدستآمده، ضرایب برآوردی نرخ ارز واقعی، واردات مواد اولیه، تعداد شاغلان و موجودی سرمایه، تأثیر مثبت و معناداری بر ارزش افزوده صنایع مورد بررسی ایران دارد. همچنین، براساس این نتایج، یک درصد افزایش در نرخ ارز واقعی، واردات، تعداد شاغلان و سرمایه بهترتیب باعث افزایش ارزش افزوده صنایع مورد بررسی به میزان 097/0 درصد، 072/0 درصد، 456/0 درصد و 107/0 درصد شده و ضریب برآوردی تورم تولید نیز تأثیر منفی و معناداری بر ارزش افزوده صنایع مورد بررسی ایران دارد که میزان تأثیرگذاری آن 073/0- است.
This research aims to evaluate the impacts of macro factors of inflation and real effective exchange rate along with resource productivity, number of staff, raw material importation, exportation of industrial items, and capital on value added of industries. In order to achieve this goal, a system model is utilized and calculated in panel data method by help of simultaneous equation. data is extracted from nine main subsectors of Iran industries during 1370 to 1390. It is observed that real effective exchange rate, importation of raw material, capital, and number of staff has a significant effect ratio on value added of industries. The precise amount of aforementioned is 0.097, 0.072, 0.107, and 0.456 correspondingly. In other words, it can be stated 1% increase of former factors will increase value added of industries in latter numbers; however, Estimated Production Inflation Rate has a negative result on value added of industries equal to -0.073
https://pajooheshnameh.itsr.ir/article_20750_37d1a3e3c756d681803a2b8093c13acf.pdf
ارزش افزوده صنعت / زیربخشهای صنعت / دادههای پانلی / معادلات همزمان / تورم / نرخ ارز واقعی
Value Added of Industry / Sub Sectors of Industry/ Simultaneous Equation / Inflation / Real Effective Exchange Rate
per
موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی
پژوهشنامه بازرگانی
1735-0794
2676-7767
2016-07-01
20
78
61
92
20751
Research Paper
بررسی تطبیقی ابعاد حقوقی پنجره واحد تجاری الکترونیکی
Comparative Study of Legal Aspects
of Electronic Commerce Single Window
محسن صادقی
sadeghilaw@ut.ac.ir
1
نغمه جوادپور
naghmeh.javadpour@gmail.com
2
استادیار دانشکده حقوق و علوم سیاسی( موسسه حقوق تطبیقی)، دانشگاه تهران
دانشآموخته حقوق تجاری- اقتصادی بینالمللی، دانشگاه تهران
در فضای رقابتی امروز، کشورهایی پیشتازند که با بهکارگیری ابزارهای نوین، فعالیتهای تجاری را سریعتر و کم هزینهتر کنند. پنجره واحد تجاری1 الکترونیکی یکی از این ابزارها است که برای بازرگانان این امکان را فراهم میسازد تا بهجای مراجعه به نهادهای مختلف دخیل در امر صادرات و واردات و تکمیل فرمهای مختلفالشکل، تنها به یک مرجع واحد مراجعه کرده و با تکمیل فرمهای متحدالشکل، کالاها را با زمان و هزینه کمتری صادر یا وارد کنند؛ بنابراین، هزینه تمامشده محصولات، کاهش یافته و قدرت رقابتی بنگاههای داخلی در مواجهه با رقبا افزایش مییابد. بیتردید، تأسیس و کارایی این نهاد به بستر حقوقی مطمئنی نیاز دارد، اما در حال حاضر، نظام حقوقی ایران، فاقد ابزارهای حقوقی کافی و روشن است. از آنجا که تاکنون جنبههای حقوقی این نهاد در ادبیات ایران بررسی نشده است، لذا بخش نخست این مقاله به بیان مفهوم و مزایای پنجره واحد تجاری، بخش دوم به بیان ابعاد حقوقی موضوع و بخش سوم به نارساییهای حقوق ایران پرداخته و در پایان، براساس تجربیات حقوقی چند کشور موفق مانند مالزی و کره جنوبی، راهکارهای روشنی به قانونگذار و دستگاههای اجرایی ذینفع ارائه میشود.
In the current competitive world, countries which use new instruments in order to facilitate commercial activities in terms of speed and cost; are more successful. One of these innovative instruments is “Commercial Single Window’ that gives merchants the opportunity to refer to one single unit instead of being obliged to refer to various related units in export and import industry for filling the required uniform forms. This instrument makes import or export of goods less expensive and less time-consuming. As a result, total costs of goods is reduced and the competition power of domestic business units increases. Certainly, establishment and efficiency of commercial single window requires a special secure and clear legal framework which does not exist in our legal system currently. Legal aspects of commercial single window have not been analyzed in Iranian legal literature yet. Therefore, concept and benefits of the instrument will be reviewed in the first chapter of this article. Legal aspects will be discussed in the second chapter and in the last part, the authors provide vivid solutions to Iranian law-makers and the related executive branches based on successful experiences of other countries such as Malaysia and South Korea.
https://pajooheshnameh.itsr.ir/article_20751_4219255383014d2b7ce2e6155a5dd43c.pdf
پنجره واحد تجاری / صادرات و واردات / مالزی / کره / حقوق ایران
Single Window / Export and Import / Malaysia / South Korea / Iran Laws and regulations
per
موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی
پژوهشنامه بازرگانی
1735-0794
2676-7767
2016-07-01
20
78
93
124
20752
Research Paper
اثر حکمرانی و حقوق مالکیت فکری بر سرریز دانش در کشورهای درحالتوسعه منتخب
The Effect of Governance and Intellectual Property Right on Knowledge Spillover in Selected Developing Countries
ابوالفضل شاهآبادی
ab.shahabadi@gmail.com
1
سارا ساریگل
2
دانشیار گروه اقتصاد، دانشکده علوم اجتماعی و اقتصادی،دانشگاه الزهرا، تهران، ایران
دانشجوی دکترای علوم اقتصادی دانشگاه بوعلیسینا
در دهههای اخیر، دانش و مؤلفههای دانشمحور در فعالیتهای اقتصادی و دستیابی به رشد و توسعه اقتصای مستمر و باثبات اهمیت ویژهای داشته و از اینرو، شناسایی عوامل تأثیرگذار بر سرریز دانش ضروری به نظر میرسد. مطالعه حاضر با استفاده از رهیافت پانل دیتا به بررسی تأثیر حکمرانی1 و حقوق مالکیت فکری2 بر سرریز دانش3 (از کانال واردات و سرمایهگذاری مستقیم خارجی) کشورهای درحالتوسعه منتخب در دوره زمانی 2011-2001 پرداخته و نتایج آن نشان میدهد حکمرانی و حقوق مالکیت فکری بر سرریز دانش (از کانال واردات و سرمایهگذاری مستقیم خارجی) کشورهای درحالتوسعه، اثر مثبت و معناداری دارد. همچنین، براساس نتایج تخمین، متغیرهای تولید ناخالص داخلی سرانه و سرمایه انسانی در کشورهای مورد مطالعه بر سرریز دانش اثر مثبت و معنادار دارند. بهعلاوه، رابطه مثبت و معناداری بین درجه باز بودن اقتصاد و سرریز دانش (از کانال واردات کالاها) و رابطه منفی و معناداری بین درجه باز بودن اقتصاد و سرریز دانش (از کانال سرمایهگذاری مستقیم خارجی) برقرار است. لذا انتظار میرود با توجه به وضعیت نامطلوب بیشتر کشورهای درحالتوسعه در شاخصهای حقوق مالکیت فکری و حکمرانی، سیاستگذاران و تصمیمگیران اقتصادی کشورهای مورد مطالعه، شاخصهای مذکور را در راستای افزایش سرریز دانش بهبود بخشند.
The role of knowledge and component of the knowledge-based in economic activities in order to achieve continuous and sustainable economic growth and development are of particular importance. So, the factors determining the knowledge spillovers are important. Hence, the present study using panel data approach; evaluates the effect of governance and intellectual property right on knowledge spillovers (the channel of imports and foreign direct investment) in selected developing during the period 2001-2011. The results indicate that, the effect of governance and intellectual property rights on knowledge spillovers in developing countries are positive and significant. Also, the estimation results show that gross domestic product per capita and human capital variables have positive and significant effect on knowledge spillovers in developing countries. In addition, a significant and positive relationship between openness and Knowledge Spillover (the channel of imports of goods) and a significant negative relationship between openness and Knowledge Spillover (the channel of foreign direct investment) is established
https://pajooheshnameh.itsr.ir/article_20752_b0ecfbf10cd29e72c361a760f872bb6b.pdf
حکمرانی / حقوق مالکیت فکری / سرریز دانش / کشورهای درحالتوسعه
Governance / Intellectual Property Right / Knowledge Spillover / Developing Countries
per
موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی
پژوهشنامه بازرگانی
1735-0794
2676-7767
2016-07-01
20
78
125
148
20753
Research Paper
بررسی نظریه استفاده منصفانه از علامت تجاری غیر به منظور معرفی کالاها و خدمات
Investigation of Third Party's Trademark Fair Use Doctrine on the Introduction of Goods and Services
سعید حبیبا
habiba@ut.ac.ir
1
مجید حسینزاده
2
سمانه محبیفرد
samanemohebifard@yahoo.com
3
دانشیار گروه حقوق خصوصی دانشکده حقوق و علومسیاسی دانشگاه تهران
دانشجوی دکترای تخصصی حقوق خصوصی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران
دانشآموخته کارشناسی ارشد حقوق مالکیت فکری دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه تهران
نظام حقوقی حاکم بر علائم تجاری همواره بر آن است تا با ایجاد تمهیدات لازم، از هرگونه نقض علائم تجاری جلوگیری کند. اما، از استثنائات مترتّب بر استفاده از علامت تجاری غیر، استفاده منصفانه بهمنظور معرفی کالا و خدمت تحت آن علامت است. در استفاده منصفانه بهمنظور معرفی، هدف از استعمال علامت تجاری غیر، معرفی کالاها و خدمات تحت آن علامت یا اظهارنظر، انتقاد و یا تقریظ مالک علامت تجاری است. چنین استفادهای مستلزم رعایت شرایطی است که عدم رعایتشان موجب تحقق نقض علامت تجاری میشود. بنابراین، مقاله حاضر میکوشد مفهوم و ملاکهای احراز استفاده منصفانه به منظور معرفی را بهصورت تطبیقی بررسی کرده تا راهکار و چارچوب مناسبی در اختیار قضات، وکلا و مشاوران قرار دهد و توسط آن ابهامات موجود در این حوزه را برطرف سازد.
The legal system over trademarks has continually been trying to prevent any breach of trade marks by providing preparatory measures. The fair use doctrine on the introduction of following goods and service is of the exceptions related to use of trademark. Based on this doctrine, the trademark of third party is used to introduce its following goods and service or to comment, criticize or praise the owner of that trademark. Such a use necessitates compliance with some conditions in which non-compliance causes the trademark to be breached. This article shall analyze the doctrine of fair use for the introduction of goods and service and present the criteria of identification of this doctrine from comparative perspective.
https://pajooheshnameh.itsr.ir/article_20753_a761256121279ce69aa78ccb52d50ce8.pdf
استفاده منصفانه بهمنظور معرفی / علامت تجاری / حقوق مصرفکننده / حسننیت / مهارت خریدار
The Fair Use Doctrine for Introduction / Trademark / Consumer Rights / Good Faith / Skill of Customer
per
موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی
پژوهشنامه بازرگانی
1735-0794
2676-7767
2016-07-01
20
78
149
178
20755
Research Paper
نگاشت شبکه وابستگی نام تجاری بیمهگزاران با استفاده از روش نقشهمفهومی برند1 (مورد مطالعه: شرکت بیمه ملّت)
Mapping Brand Association Network
Using Brand Concept Map
مصطفی قاضیزاده
1
محمدصالح ترکستانی
2
فاطمه محمدی
mohamadift@gmail.com
3
استادیار دانشگاه شاهد
استادیار دانشگاه علامه طباطبایی
کارشناس ارشد مدیریت بازرگانی
در شرایط رقابتی بازار، کسب جایگاه مناسب در ذهن مشتریان، بهگونهایکه به شرکت وفادار باشند، اهمیت بسزایی دارد. امروزه شبکههای وابستگی نام تجاری، نقش مهمی در تحقیقات بازاریابی شرکتها داشته و در زمینه تحقیقات مشتریان نیز مورد توجه قرار گرفته و با معرفی رویکرد نوین نقشه مفهومی برند توسط لوکن، کیم و مونگا (2006) مسیر تحقیقات شبکههای وابستگی نام تجاری هموار شده است. از آنجا که یکی از مهمترین کاربردهای روش BCM، برندسازی در بازار و گسترش مطلوبیت نام تجاری است، محقق در این پژوهش قصد دارد با استخراج وابستگیهای نام تجاری از وابستگیهای ذهنی بیمهگزاران (مشتریان) بیمه ملت با استفاده از روش نقشهیابی مفهومی برند، نقشه مفهومی بیمهگزاران شرکت را ترسیم کند. برای استخراج وابستگیها از روش نقشهیابی توسط مشتریان با رویکرد مستقیم استفاده شده که در آن پس از استخراج وابستگیهای ذهنی مشتریان، در پنج گام مرحله نقشهیابی انجام میشود. نتایج این پژوهش، بهعبارتی شبکه وابستگیهای ذهنی بیمهگزاران بیمه ملت نشانگر عملکرد مطلوب نام تجاری این شرکت در مواردی مانند: برخورد خوب کارکنان، همکاری خوب کارکنان، ارائه خدمات مناسب در زمینه پوشش بیمه اتومبیل و پوششهای نو و محیط مناسب نمایندگیها بوده است. در پایان، راهکارهایی نیز برای بهبود سطح دانش در حوزه اثربخشی نام تجاری به شرکت بیمه ملت پیشنهاد شده است.
In competitive conditions of the market to obtain a suitable position in customers' minds in a way that they are loyal to the company is important. Brand associations play a significant role in today's marketing plans of corporations and have also received a great deal of attention across various marketing and consumer researches. The goal of this thesis is to elicit core and first-order brand associations from policy holder`s (customers) of Mellat Insurance Company using Brand Concept Maps (BCM) methodology, and then create the customers’ consensus map, which is the outcome of the research. This study seeks to map the policy holder`s Brand Association network using Brand Concept Map (BCM) method. The context of a branding, marketing and the favorability extension is an appropriate implication for BCM methodology. This method employs a five-step procedure to elicit a unique consensus brand association network. Policy holder`s brand association network in Mellat Insurance has showed optimum performance in the context of cases such as, threatment of employees, cooperation of employees and providing appropriate environment. At the end, nine solutions have proposed in order to improve the level of brand effectiveness in Mellat Insurance Company
https://pajooheshnameh.itsr.ir/article_20755_d9b26842bda64f930956a80bb701bc5f.pdf
وابستگیهای نام تجاری / نام و نشان تجاری / شبکه وابستگی نام تجاری / شرکت بیمه ملت / نقشه مفهومی برند (BCM)
Brand association / Brand / Brand Association Network / Mellat Insurance Company /Brand Concept Maps (BCM)
per
موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی
پژوهشنامه بازرگانی
1735-0794
2676-7767
2016-07-01
20
78
179
210
20756
Research Paper
بررسی حقوقی قابلیت خصوصیسازی اموال عمومی (مطالعه تطبیقی حقوق ایران و فرانسه)
Legal Survey on Capability of Privatization of Public Domain
(Comparative Study of Iran and France)
عاطفه آجریآیسک
1
دانشجوی دکترای رشته حقوق خصوصی دانشگاه تهران
با مشخصشدن ناکارآمدی اقتصاد دولتی، خصوصیسازی یکی از ابزارهای مهم دولتها برای اجرای برنامههای اقتصادی و اجتماعی، بهویژه دهههای اخیر بوده و به یکی از مباحث مهم اقتصادی ایران در سالهای اخیر تبدیل شده است. بیشک برای خصوصیسازی موفق، در کنار جنبههای اقتصادی، شناخت جنبههای حقوقی خصوصیسازی نیز مهم و تعیینکننده است. یکی از این موضوعات، قابلیت خصوصیسازی اموال عمومی از جنبه حقوقی است. با توجه به اینکه از ویژگیهای اموال عمومی، غیرقابل انتقال بودن آنها است، این سؤال مطرح میشود که آیا امکان واگذاری و خصوصیسازی این اموال وجود دارد یا نه. بنابراین، این مقاله براساس روش تحلیلی ـ تطبیقی و بر پایه مطالعه کتابخانهای و تحلیل حقوق ایران و تطبیق با نظام حقوقی فرانسه، درصدد پاسخگویی به این سؤال است. مهمترین دستاورد مقاله این است که اگرچه قانون اساسی ایران، بخش عظیمی از فعالیتهای اقتصادی را در زمره مالکیت عمومی قرار داده و اصل بر عدم انتقال اموال عمومی است، اما واگذاری این اموال بهموجب قانون عادی پذیرفتنی است و از آنجا که بررسی قابلیت خصوصیسازی اموال عمومی، مستلزم شناخت این اموال است، بنابراین، مطالب این مقاله در دو بخش ارائه میشود: در بخش نخست، به شناسایی اموال عمومی و تمایز آن از اموال دولتی پرداخته و در بخش دوم قابلیت واگذاری آن با استفاده از مطالعه تطبیقی بررسی میشود و در پایان نیز ماحصل پژوهش در چند بند ارائه خواهد شد.
Due to ineffectiveness of state owned enterprises, privatization is considered as a proper economic policy of many countries. No doubt for a successful privatization, along with the economic aspects, understanding the legal aspects of privatization is important. One of the issues, is capability of privatization of public domain. Public domain is inalienable. Now the question is whether or not state can transfer public domain to private sector? Therefore, this article is based on comparative-analytical method and aims to answer this question on the basis of library study and analysis of Iranian law and French legal system. The most important result of this article is that although in the Constitution, the scope of public domain is large but the state can transfer this property by law (act of parliament). For investigation of capability of privatization of public domain is need to recognize this property, this article is presented in two parts: In the first part is determined public domain and it's distinction from private domain of state and in the second part investigated capability of privatization of this property by comparative study of French law and in the end, the outcome of the research is presented in a few paragraphs
https://pajooheshnameh.itsr.ir/article_20756_de10547e7891355e576ad1e66bfb2776.pdf
خصوصیسازی / اموال دولتی / اموال عمومی / فرانسه / ایران
Privatization / Private Domain of State / Public Domain / France and Iran